اين کتاب آخرين دفتر از گفتوگوهای حميد شوکت با هبران سازمان انقلابی حزب توده ايران در خارج از کشور است. آنچه پيش از اين انتشار يافته، حاصل گفتوگوهای او با مهدی خانبابا تهرانی، ايرج کشکولی و کورش لاشايی است. محسن رضوانی سال ١٣١٦ در کرمانشاه به دنيا آمد. او در سال ١٣٣٧برای تحصيل به انگلستان رفت و در آنجا به مبارزات دانشجويی برضد رژيم شاه پرداخت و دو سال بعد عضو هيئت دبيران کنفدراسيون دانشجويان ايرانی شد. رضوانی از بنيانگذران سازمان انقلابی حزب توده ايران و دبير اول حزب رنجبران ايران بود که پس از پيروزی انقلاب اسلامی در تهران تشکيل گرديد. او از عناصر موثر انشعاب در حزب توده ايران بود و با نورالدين کيانوری و عبدالصمد کامبخش، رهبران حزب در برلين شرقی ملاقات و مذاکره نمود. رضوانی در پی ماجرای سوءقصد نافرجام به شاه در فروردين ١٣٤٣ که به دستگيری گروه نيکخواه انجاميد، به خاطر رابطهی نزديکی که با نيکخواه داشت مخفی شد و مدتی در الجزاير بود و در آنجا با فريدون کشاورز، عضو سابق کميته مرکزی حزب توده آشنا شد. او در نخستين کنگره سازمان انقلابی که در آذر ١٣٤٣ در آلبانی تشکيل گرديد به عضويت در رهبری سازمان انقلابی درآمد و سپس برای فراگرفتن آموزشهای تئوريک و نظامی به جمهوری تودهای چين و کوبا سفر کرد. رضوانی در جريان زندگی پرفراز و نشيب خود با بنبلا، رييس جمهور الجزاير، رژی دبره، انقلابی نامآور فرانسوی، چوئن لای، وزير امور خارجه چين و مائوتسه دون ديدار و ملاقات نمود. او همچنين در پنومپن با پل پوت، ديکتاتور کامبوج و رئيس حکومت خمرهای سرخ ملاقات کرد.
رضوانی در پی سقوط نظام سلطنت به ايران بازگشت و در تشکيل حزب رنجبران که از طرف چند گروه و سازمان مارکسيستی هوادار انديشه مائوتسهدون تشکيل میشد، شرکت نمود. او در جريان سرکوب اين حزب به کردستان رفت تا شرايط را برای تدارک مبارزه مسلحانه با جمهوری اسلامی که پيش از آن مورد حمايت حزب رنجبران بود، فراهم سازد. رضوانی بر همين اساس برای گرفتن کمک از جمهوری تودهای چين جهت ايجاد يک نيروی پيشمرگ نظامی از کردها بار ديگر به چين رفت. او در پی مخالفت مسئولان حزب کمونيست چين با اين اقدام که به نظر آنها ماجراجويانه به شمار میآمد، هنگامی که ديگر از حزب اخراج شده بود، به فرانسه پناهنده شد.
اين کتاب در پاييز ١٣٨٦ توسط نشر اختران در تهران تجديد چاپ شده است.