نگاهی به کتاب در تيررس حادثه: زندگی سياسی قوامالسلطنه.
کتاب در تيررس حادثه: زندگی سياسی قوامالسلطنه نوشتهی حميد شوکت يکی از آثار جذاب و خواندنی و البته بحثبرانگيز است که بهتازگی در زمينهی تاريخ معاصر ايران و يکی از مهمترين چهرههای سياسی آن منتشر شده است. در يادداشت حاضر، نخست چارچوب کلی کتاب و ديدگاه نويسنده طرح و فرازهای اصلی که در کتاب عنوان شده به اختصار تمام معرفی میشود. در ادامه، حميد شوکت، نويسندهی کتاب، برای آن دسته از خوانندگان که چندان با آثار و ديدگاههای وی آشنايی ندارند معرفی میگردد. پايانبخش يادداشت حاضر نيز شامل چند اظهارنظر انتقادی پيرامون برخی داوریهای نويسنده دربارهی فرازهای مهم زندگی سياسی قوام است.
طبعاً خوانندگان يادداشت حاضر توجه دارند که اين يادداشت را نه يک محقق تاريخ که صرفاً يک علاقهمند به مسايل تاريخی معاصر ايران نوشته است و از اين رو پيشاپيش کاستیهای احتمالی آن را میپذيرد.
نگاه اجمالی به کتاب در تيررس حادثه : زندگی سياسی قوامالسلطنه. حميد شوکت در اين کتاب طی هشت فصل فرازهای مهم زندگی سياسی قوام را بررسی میکند؛ در اين چارچوب، زندگی سياسی قوام را میتوان چنين طبقهبندی کرد.
الف. از منشیگری تا مشروطيت: نويسنده در اين بخش شکلگيری شخصيت فردی و سياسی را قوام در بستر محافل اصلاحطلب در ميان اشرافيت دوران قاجار را بررسی میکند. تا هنگام به توپ بستن مجلس و شکلگيری استبداد صغير، شاهد «کوششهای بدون جنجال» قوام برای پيروزی آرمانهای مشروطهخواهان بوديم . شوکت ادعای تقیزاده دربارهی بیاهميت بودن نقش قوام در مشروطه، ادعايی از سر تفرعن میخواند (ص.51) و قوام را نمايندهی گرايش بردبارانه و عاری از تنش و هيجان در مبارزات مشروطه میداند. در پی استقرار استبداد صغير، قوام به فرنگ رفت و پس از شکست محمدعلیشاه از انقلابيون در دولتهای پس از مشروطه بهتناوب در وزارتهای داخله، ماليه، عدليه و جنگ سمتهای دولتی داشت.
ب. وزارت و انقلاب: عمدهترين خدمات قوام در دولتهای پس از مشروطه و قبل از والیگری خراسان (يعنی در سالهای 1288 تا 1296 شمسی) به زعم نويسنده، خلعسلاح مجاهدان در خدمت ايجاد امنيت، استخدام مستشاران سوئدی برای تشکيل ژاندارمری و استحکام دولت، گماردن شوستر در سال 1290 برای ساماندادن به ماليهی کشور، و کوشش برای چيرگی بر دشواریهای مالی بود.
ج. حکمرانی خراسان: احمد قوام در دهم بهمنماه 1296 به فرمان مستوفیالممالک، والی خراسان و سيستان شد. حميد شوکت با بررسی دورهی اقتدار قوام در والیگری خراسان (سالهای 1296 تا 1300 هجری شمسی) نقش وی را در ايجاد امنيت و غلبه بر موقعيت بحرانی اين خطه از ايران، پايان بخشيدن به اغتشاش و ناامنی مرزها و در کل ايجاد امنيت داخلی و نيز ثبات و ايمنی مرزهای کشور نشان میدهد.
د. بر مسند صدارت: اين بخش شامل حضور تمامعيار سياسی قوام در صحنهی سياسی کشور در واپسين سالهای دوران قاجار و از زمان رييسالوزرايی تا بازداشت موقتش توسط رضا خان و خروج وی از کشور میشود. کودتای سوم حوت سيدضيا و روی کار آمدن کابينهی سياه منجر به بازداشت احمد قوام شد. اما بلافاصله پس از سقوط سيدضيا ستارهی اقبال قوام باز هم درخشيد و احمدشاه وی را به رييسالوزرايی به مجلس پيشنهاد کرد. برنامهی قوام حفظ نظم و امنيت مرزهای کشور، تشکيل ارتش منظم و واگذاری امتياز نفت شمال به شرکت امريکايی استاندارد اويل، و به طور کلی سپردن امتياز به شرکتهای بينالمللی و تشکيل شرکتهای داخلی و ايجاد «وسايل ارتباطيه» (راهآهن ) بود. در اين دوره، قوام توانست با آميزهای از بازیهای ديپلماتيک و سرکوب و ارعاب قيامهای کلنل محمدتقیخان پسيان در خراسان و ميرزا کوچکخان در شمال را سرکوب کند. به موازات آن از ديگر اقدامات قوام انحلال پليس جنوب، تاسيس ژاندارمری، مقابله با شورشهای اسماعيلآقا سميتقو در آذربايجان و کردستان و اميرمويد سوادکوهی در مازندران ، بازگشايی مجلس چهارم پس از هفت سال فترت و تصويب معاهدهی ايران و شوروی و ايران و افغانستان بود (ص . 145). اما کوشش قوام برای واگذاری امتياز نفت شمال به شرکت امريکايی استاندارد اويل (ورود يک بازيگر جديد در عرصهی اقتصاد سياسی و ديپلماسی ايران) به سبب تعلل شرکت امريکايی و کارشکنیهای انگلستان و شوروی ناکام ماند.
هـ .بازگشت به قدرت. در پی دوران شانزده سالهی فترت سياسی قوام به سببديکتاتوری رضاشاه، در پی اشغال ايران توسط متفقين وی بار ديگر بااقتدار به صحنهی سياسی بازمیگردد. نويسنده در پنجمين فصل کتاب نخستوزيری قوام در پی صدارت فروغی و سهيلی را بررسی میکند. در اين دوره، عمده تلاشهای وی برای حل بحران غله در ايران، ايجاد تعادل در ميان متفقين به منظور بهرهگيری بيشتر دولت مرکزی بوده است. اما بروز بحران نان در تهران منجر به سقوط قوام در پی توطئهها و تبانیهای دربار، برخی روزنامهنگاران و نيز محافل قدرت میشود.
و. رويارويی با شوروی و کارزار آذربايجان. فصلهای ششم و هفتم کتاب رويارويیهای قوام با شوروی را تبيين میکند. نخست، برای خارجساختن روسها از ايران و دوم به منظور چگونگی سرکوب فرقهی دمکرات در آذربايجان . به نظر میرسد در اين مقطع قوام در اوج بلوغ سياسی و اقتدارش است. از سويی چون بازيگر سياسی کمنظيری استالين را بهآسانی، اما با ترفندی پيچيده، در شطرنج سياسی مات میکند و از سوی ديگر با بازی کمنظير ديپلماتيک در عرصهی بينالمللی نوعی اجماع جهانی عليه حضور شوروی در ايران فراهم میسازد در عين حال با ايجاد سودای دستيابی به امتياز نفت شمال به روسها يکبار ديگر به ايرانيان نشان دهد که دولت شوروی دنبال هيچچيز نيست مگر منافعش و با ژست چپ در داخل، دستگيری محافل راستگرا، ايجاد کابينهی ائتلافی با حزب توده، تشکيل حزب دمکرات با شعارهای چپگرايانه (برای حذف انحصار حزب توده در ادعای دفاع از حقوق زحمتکشان،…) زمينه را برای خروج کامل روسها، اقتدار کامل دولت و در نهايت سرکوب جنبشهای جدايیطلبانه در آذربايجان و کردستان فراهم سازد.
ز. فصل پايانی کتاب به نخستوزيری قوام در پی استعفای محمد مصدق در تيرماه 1330 و در نهايت حذف تمامعيار احمد قوام از صحنهی سياسی کشور اختصاص دارد. نويسنده بر اين گمان است که قوام در زير «آوار هولناک سی تير مدفون شد» و باور دارد که « قوام با تکيه بر تجربياتش در عرصهی سياست و ديپلماسی، توجه خود را معطوف ساخته بود تا به دور از شعار و احساسات، منافع مالی و اقتصادی ايران را در نبردی نابرابر تامين کند.» (ص. 320) با اين حال، نويسنده اشاره دارد که «واقعيت آن که، با توجه به تناسب قوا و فضای سياسی جامعه، امکان موفقيت قوام از اقبال چندانی برخوردار نبود .» حميد شوکت بر اين باور است که با مرگ قوام در سال 1334، «ايران سياستمداری را از دست داد که تدبير و درايتش در آميزهای با جسارت و بیباکی، نمونه و همانند نداشت» (ص 328)
دربارهی نويسنده
حميد شوکت در سال ١٣٢٧در تهران به دنيا آمد و ١٣٤٦ به آمريکا رفت (2). او در آنجا هنگام شرکت در مبارزاتی که بر ضد جنگ ويتنام شکل گرفته بود به عضويت در سازمان دانشجويان ايرانی در آمريکا و کنفدراسيون جهانی درآمد. وی پس از تجربهی عملی زندگی در ايران تفاوت شگرف ديدگاههای سازمان متبوع خود و واقعيتهای جاری جامعه را دريافت و در جزوهای با عنوان زمين بیحاصل به نقد آن پرداخت. اينبار شوکت ديدگاهی سوسياليستی اما دمکراتيک داشت. در در پی انقلاب و مهاجرت مجدد به اروپا، نخستين کتابش را که زمينههای گذار به نظام تکحزبی در روسيه شوروی نام داشت، در حدود 22 سال پيش منتشر کرد. کتاب ديگر شوکت که چند سال بعد تحت عنوان سالهای گمشده: از انقلاب اکتبر تا مرگ لنين انتشار يافت، ارزيابی نويسنده پيرامون چگونگی شکلگيری و رشد انديشههای انحصارطلبانه و استبدادی در مارکسيسم روسی و نقش لنين در پايهريزی و تکوين آن به شمار میرود. شوکت لنينيسم را از اساس برنامهای غيرسوسياليستی، سرکوبگرانه و ضددمکراتيک میداند. وی در ادامه به سراغ تاريخ جنبش چپ رفت و تاکنون مصاحبههای وی با مهدی خانبابا تهرانی، کورش لاشايی ايرج کشکولی در ايران منتشر شده است. وی همچنين کتابی دربارهی تاريخچهی کنفدراسيون دانشجويان ايرانی نوشته است.
کتاب در تيررس حادثه… نخستين کتاب از وی است که در ايران منتشر شده و به موضوعی غير از مسايل مختلف مربوط به جنبش چپ اختصاص دارد. شوکت در اين کتاب چيرگیاش را بر جزييات تحولات تاريخی معاصر نشان میدهد و با سرزدن به آرشيوهای وزارت خارجهی آلمان و نيز دسترسی غيرمستقيم به آرشيوهای مسکو و باکو پارهای جزييات را دربارهی فرازهای مهم تاريخ معاصر ايران، بهويژه تحولات سياسی بعد از سال 1320 نشان میدهد که تاکنون نشانی از آن در آثار تاريخی معاصر نبوده است. با اين حال، نوع داوری وی دربارهی قوامالسلطنه که به نظر منحصربهفرد میرسد نشان از ديدگاه فکری خاصی دارد که به گمان نگارنده از آسيبهای جدی لطمه میبيند. در بخش دوم مقالهی حاضر برخی انتقادات در اين زمينه مطرح میشود.
پايان بخش نخست
برای مطالعه بخش دوم اینجا را کلیک کنید
- حميد شوکت، در تيررس حادثه: زندگی سياسی قوامالسلطنه، تهران: نشر اختران، 138
2. مطالب اين بخش با توجه به منابع ذيل نوشته شده است
الف. عباس میلانی، “کورش لاشايی و تجربهی انقلاب: نظری به نگاهی از درون به جنبش چپ ايران”، در آدرس اينترنتی زير
http://www.shokat.com/articles_pdf/naghdmilani22.htm
وب. سايت حميد شوکت : www.shokat.com
ج. کتابهای
حميد شوکت، از انحصارطلبی انقلاب تا سرکوب دولتی، تهران: نشر اختران
________ ، نگاهی از درون به جنبش چپ ايران: گفتوگو با ايرج کشکولی، تهران: نشر اختران
________ ، نگاهی از درون به جنبش چپ ايران: گفتوگو با کورش لاشايی، تهران: نشر اختران
http://rouzegarema.blogfa.com/post-6.aspx