عباس معروفی

عباس معروفی- رونمایی کتاب حميد شوکت در خانه هدايت، برلين.

حميد شوکت  تازه‌ترين کتاب خود از مجموعه گفتگوهايش با رهبران سازمان انقلابي حزب توده ايران، گفتگو با محسن رضوانی را به خوانندگان آثارش در خانه هنر و ادبيات هدايت معرفی کرد. محسن رضواني در سال ١٣٣۴ مجبور شد که مدتی در فرانسه مخفی شود و بعد به الجزاير رفت و آنجا با فريدون کشاورز، عضو سابق کميته مرکزی حزب توده ايران آشنا شد. بعد از آن برای ديدن آموزش‌های تئوريک و نظامی به کوبا و چين رفت. اوبا رژي دبره، چوئن لاي، مائو تسه‌دون ملاقات داشت. او سيزده بار با مائو ملاقات کرد

عباس معروفی ضمن خوشامدگویی به حميد شوکت و حاضرين گفت: باز هم خوشحالم که يکي از دوستان عزيزم حميد شوکت از آمريکا در خانه هدايت در برلين حضور دارد. حميد شوکت چهارمين دفتر از مجموعه گفتگو با رهبران جنبش چپ ايران را منتشر کرده است. خصوص بگويم که اين کتاب در ايران اجازه‌ انتشار پيدا نکرده است و به همان رسم معمول که بايد در بمبئي يک بوف کور نوشته شود تا بعدها در ايران منتشر شود. از مجموعه کتاب‌هاي که زمينه سياسی دارد و در نهضت چپ ايران حضور دارد.

حميد شوکت که يک از باسواد‌ترين و خوش‌فکر‌‌ترين و دقيق‌ترين آدم‌هايی است که تاکنون ديده‌ام. من شخصأ او را تحسين می‌کنم او مطالبی را منتشر کرده که جامعه برای آينده به شدت به آن نيازمند است. حال اگر بخواهيم صرفأ با کوروش لاشايي، خانبابا تهرانی و ديگران مصاحبه‌ای کرده باشيم اين يک حرفی است و اين که بخواهيم يک مجموعه سند بيرون بدهيم و نور بتابانيم به هزاره‌های گمشده تاريخ که چرا امروز به اين نقطه رسيديم، حرف ديگری است. چون چيزی که همه‌ شما بيشتر از من میدانيد ما در سال ۵۷ يک انقلاب کرديم، انقلاب اسلامی ايران. روشنفکران ما انقلاب فرانسه و اکتبر شوروي را مثل کف دست مي‌شناختند ولي انقلاب مشروطه را نمي‌شناختند. ولی حميد در گوشه‌ای نشسته و کارهايی مي‌کند که من در ذهنم هميشه برای او کف زده‌ام. ولی در مقدمه کتاب نگاهی از درون به جنبش چپ ایران: گفتگو با محسن رضواني خواندم که نوشته است: “اميد بدان بسته‌ام که تا با اين آخرين دفتر، فصلي از تاريخ سازمان انقلابي حزب توده ايران را به پايان برده باشم.”  دلم گرفت و از او مخواهم که آيا اين آخرين کار او نباشد.  بايد گفت کتاب حميد شوکت اينگونه آغاز می‌شود

به او

به آن ماهي قرمز

به سيب سبز

به سپيدی گل

به عطر و سنجاقی که

بر جای مانده بود.”

حميد شوکت يک شاعر است

شوکت با اشرافی که به تاريخ جنبش چپ ايران دارد همان طوری که در مقدمه کتاب آورده به خوبی توانسته است” فصلی از تاريخ سازمان انقلابی حزب توده ايران را که آيينه‌ای از آرمان و توهم نسلی از کوشندگان جنبش چپ ايران است  به پايان ببرد.”   سئوالات حميد شوکت خود درآمدی است بر سير رنج‌ها و شکست‌های رفته بر تاريخ مبارزات چپ ايران

در فصل پايانی کتاب، حميد شوکت از محسن رضوانی می‌پرسد: «از نخستين بار که در دسامبر سال ١۹۵٨ به اروپا آمدی نزديک به سی سال می‌گذشت. در اين سال‌ها کوشش برای انتقال به ايران و نبرد در عرصه‌ی مبارزه که شاه بيت غزل سازمان انقلابي بود تا آستانه‌ انقلاب اسلامی بی نتيجه ماند. سپس در سياست پشتيبانی در جمهوری اسلامی و ماجرای دست زدن به مبارزه مسلحانه با شکست روبه‌رو شديد. هيچ وقت فکر کردی چرا چنين شد؟ آيا ربطی به سياست و يا ايدئولوژی شما داشت. آيا به سرنوشت شما مربوط بود؟

محسن رضواني پاسخ می‌دهد: بستگي دارد در چه بعدی به مسايل نگاه کنی. از کسی می‌پرسند ابديت چيست؟ می‌گويد فاصله‌ قطب شمال و جنوب را در نظر بگير؛ اگر پرنده‌ای در هر ميليون سال شنی را از قطب جنوب به قطب شمال ببرد تا از آن کوهی بسازد اين ابديت است.

به گمان من مبارزه، شکست و پيروزی را بايد در ديدی طولاني ديد و من خود را جزء کوچکی از اين مبارزه میدانم. عمر من در زندگی ملت يک روز بيش نيست و در جامعه استبداد‌ زده‌ ايران از پای افتادن مبارزان طبيعیاست. اما جای آن‌ها را ديگران پر خواهند کرد. شايد اين حرف‌ها و تجارب ما به آن‌ها کمک کند تا از برخی اشتباهات جلوگيری کنند و بيدار شوند.»

پیام یزدیان. ٢۴  ژوئن ٢٠٠۵ ،

برلين ٢٠٠۵

تارنمای اخبار روز

شنبه ٨ مرداد ١٣٨۴ – ٣٠ ژوئيه ٢٠٠۵